شناوری در لغت به معنای حرکت کردن روی اب است.در واقع شناوری یه مفهوم کلیدی در برنامه زمان بندی پروژه است که در آن زمان شناوری یک فعالیت بین زودترین و دیرترین زمان شروع یا زمان پایان است.در هر فعالیت 4 نوع فرجه وجود دارد که شامل: 1- شناوری کل 2-شناوری آزاد 3- شناوری ایمنی 4- شناوری مستقل است.
1-شناوری کل:
بیشترین زمانی است که یک فعالیت میتواند تاخیر مجاز داشته باشد بگونه ای که روی زمان اتمام پروژه موثر نباشد که از تفریق زودترین زمان شروع فعالیت از دیرترین زمان شروع فعالیت بدست میاید.
2-شناوری آزاد:
مدت زمانی که یک فعالیت میتواند تاخیر مجاز داشته باشد بدون آنکه برروی شناوری فعالیت های بعد از خودش هیچگونه تاثیری نگذارد که از تفریق زودترین زمان پایان یک فعالیت از زودنرین زمان وقوع یک رویداد بدست میاید.
* به علت اینکه فعالیت های بحرانی نباید هیچگونه تاخیری در به پایان رساندن پروژه ایجاد کنند بنابراین فعالیت های بحرانی هیچگونه شناوریی ندارند و مقدار شناوری آنها برابر صفر است.
ما میتوانیم در برنامه زمانبندی پروژه، شناوری منفی داشته باشیم. پس این تعبیر غلط که “شناوری منفی کلن نداریم یا کلن نباید باشد” را فراموش کنید.
نکته بسیار مهم: شناوری مسیر بحرانی همیشه صفر نیست و ممکن است صفر، منفی یا مثبت باشد.
چه زمانی در برنامه زمانبندی شناوری منفی داریم؟
اگر در پایان برنامه زمانبندی، یک قید پایان محکم داشته باشیم، هر زمان که یکی یا چند تا از فعالیتهای مسیر بحرانی از برنامه عقب افتاد،(دچار تأخیر شد) شناوری منفی ایجاد میشود. شناوری منفی یعنی شما از برنامه زمانبندی تأخیر دارید.
بعضی اوقات همان اول برنامهریزی ممکن است شناوری منفی داشته باشیم. به عنوان مثال شرایطی را فرض کنید که بعد از انعقاد قرارداد و پس از گذشت یک ماه از آغاز پروژه، شما کار برنامهریزی پروژه را شروع کردهاید و در این مدت بسته کاری تجهیزکارگاه که در مسیر بحرانی هم بوده، باید انجام میشده که انجام نشده و در پایان پروژه هم به دلیل حساسیت در تاریخ پایان پروژه، قید must finish on داریم. در این حالت شناوری مسیر بحرانی در همان مرحله اول برنامهریزی منفی خواهد بود.
بدیهی است که اگر در پایان پروژه قید پایان محکم داشته باشیم و در طول پروژه فعالیتهای مسیر بحرانی از برنامه جلو باشند، شناوری مسیر بحرانی مثبت خواهد شد. (یعنی بزرگتر از صفر)
آیا شناوری منفی مهم است؟
شناوری منفی خیلی مهم است. بعضی اوقات به همکاران ما در اواسط یا اواخر پروژه فشار میاورن که برنامه جبرانی تهیه کنند، آن هم در پروژهای که قید پایان دارد. در این جا برخی از همکاران کار اشتباهی انجام میدهند و آن صفر کردن همه شناوریهای منفی در هنگام تهیه برنامه جبرانی است. این کار بسیار اشتباه است. در این حالت دیگر نمیشود تشخیص داد که کدام فعالیتها شناوری منفی داشتند. بنابراین فعالیتهای با شناوری منفی که در اولویت جبران بودند، دیگر قابل تشخیص از فعالیتهای با شناوری صفر نیستند.
معمولا در چه پروژههایی شناوری منفی ایجاد میشود؟
برای پروژههایی که تاریخ پایان برایشان خیلی مهم است، معمولن بلافاصله بعد از ایجاد تأخیر در یک یا چند فعالیت مسیر بحرانی، شناوری منفی را مشاهده میکنید. مثلن پروژههایی که باید در دهه فجر یا هفته دولت به اتمام و مرحله افتتاح توسط مقامات رسمی برسند. یا پروژههای ساخت استادیومهای میزبان جام جهانی فوتبال.
در چنین پروژههایی ذینفعان اصلی پروژه به هیچ عنوان حاضر نیستند تاریخ پایان پروژه جابهجا شود و هیچ گونه تأخیر را نمیتوانند بپذیرند و به همین دلیل برنامهریز بر روی مایل استون پایان پروژه یک قید محکم میگذارد و در این حالت اگر در طول اجرای پروژه، فعالیتهای مسیر بحرانی دچار تأخیر شوند، به دلیل آن قید، شناوری منفی ایجاد میشود و نکته مهم این است که برای جبران عقب ماندگی، بر روی فعالیتهای با شناوری منفی باید بیشتر تمرکز کنید.
آیا وجود شناوری منفی در برنامه زمانبندی نشان دهنده یک مشکل در برنامهریزی است؟
جواب این سوال لزومن و همیشه بلی نیست. این صحیح است که قید گذاشتن در برنامه زمانبندی( به خصوص در دل برنامه زمان بندی) کار چندان اصولی نیست و باعث کاهش پویایی برنامه میشود، اما بعضی اوقات چارهای نیست. به خصوص در برخی از پروژهها که واجب است قید پایان در برنامه باشد، مثلن فرض کنید در پروژ ساخت یک استادیوم برای میزبانی جام جهانی فوتبال حضور دارید. در برنامه زمانبندی آن پروژه حتمن قید پایان وجود دارد چون امکان ندارد که به خاطر عدم تکمیل پروژه استادیوم، خود جام جهانی با تأخیر برگزار شود.
اما اینکه در مباحث کنترل پروژه از شناوری منفی به عنوان یک مشکل یاد میکنند به این معنی نیست که کلن نباید در پروژه قید پایان و شناوری منفی داشته باشیم. بلکه به این دلیل به شناوری منفی یک مشکل میگویند که شناوری منفی به معنی تأخیر در پروژه هست و تأخیر یک مشکل است که باید برایش چارهاندیشی کرد.